سوره انبیاء
به نام خداوند رحمتگر مهربان
براى مردم [وقت] حسابشان نزدیك شده است و آنان در بىخبرى رویگردانند! (1)
هیچ پند تازهاى از پروردگارشان نیامد، مگر اینكه بازیكنان آن را شنیدند! (2)
در حالى كه دل هایشان مشغول است! و آنانكه ستم كردند پنهانى به نجوا برخاستند كه: «آیا این [مرد] جز بشرى مانند شماست؟! آیا دیده و دانسته به سوى سِحر مىروید؟!» (3)
[پیامبر] گفت: «پروردگارم [هر] گفتار[ى] را در آسمان و زمین مىداند؛ و اوست شنواى دانا!» (4)
بلكه گفتند: «خوابهاى آشفته است؛ [نه]، بلكه آن را بر بافته بلكه او شاعرى است! پس همان گونه كه براى پیشینیان هم عرضه شد، باید براى ما نشانهاى بیاورد!» (5)
قبل از آنان [نیز مردمِ] هیچ شهرى كه آن را نابود كردیم [به آیات ما] ایمان نیاوردند؛ پس آیا اینان [به معجزه] ایمان مىآورند؟! (6)
و پیش از تو [نیز] جز مردانى را كه به آنان وحى مىكردیم، گسیل نداشتیم! اگر نمىدانید، از پژوهندگان كتابهاى آسمانى بپرسید. (7)
و ایشان را جسدى كه غذا نخورند قرار ندادیم! و جاویدان [هم] نبودند! (8)
سپس وعده [خود] به آنان را راست گردانیدیم! و آنها و هر كه را خواستیم نجات دادیم؛ و افراطكاران را به هلاكت رسانیدیم! (9)
در حقیقت ما كتابى به سوى شما نازل كردیم كه یاد شما در آن است! آیا نمىاندیشید؟! (10)
و چه بسیار شهرها را كه [مردمش] ستمكار بودند در هم شكستیم؛ و پس از آنها، قومى دیگر پدید آوردیم! (11)
پس چون عذاب ما را احساس كردند، بناگاه از آن مىگریختند! (12)
[هان] مَگُریزید؛ و به سوى آنچه در آن متنعم بودید، و [به سوى] سراهایتان بازگردید! باشد كه شما مورد پرسش قرار گیرید![شاید سائلان بیایند و از شما تقاضا كنند، شما هم آنان را محروم، بازگردانید!] (13)
گفتند: «اى واى بر ما! كه ما واقعاً ستمگر بودیم!» (14)
سخنشان پیوسته همین بود، تا آنان را دِرو شده بىجان گردانیدیم! (15)
و آسمان و زمین و آنچه را كه میان آن دو است به بازیچه نیافریدیم! (16)
(بفرض محال) اگر مىخواستیم بازیچهاى بگیریم، قطعاً آن را از پیش خود اختیار مىكردیم! (17)
بلكه حق را بر باطل فرو مىافكنیم پس آن را در هم مىشكند؛ و بناگاه آن نابود مىگردد! واى بر شما از آنچه وصف مىكنید! (درباره خدا و هدف آفرینش) (18)
و هر كه در آسمانها و زمین است براى اوست! و كسانى كه نزد اویند از پرستش وى تكبر نمىورزند، و درمانده نمىشوند. (19)
شبانه روز بىآنكه سستى ورزند؛ نیایش مىكنند. (20)
آیا براى خود خدایانى از زمین اختیار كردهاند كه آنها [مردگان را] زنده مىكنند؟! (21)
اگر در آنها [=زمین و آسمان] جز «خدا»، خدایانى [دیگر] وجود داشت، قطعاً [زمین و آسمان] تباه مىشد! پس منزه است خدا پروردگار عرش! از آنچه وصف مىكنند! (22)
در آنچه [خدا] انجام مىدهد چون و چرا راه ندارد، و[لى] آنان [=انسانها] سؤال خواهند شد! [ولى در كارهاى آنها، جاى سؤال و ایراد است!] (23)
آیا به جاى او خدایانى براى خود گرفتهاند؟! بگو: برهانتان را بیاورید! این است یادنامه هر كه با من است و یادنامه هر كه [پیامبری] پیش از من بوده! [نه] بلكه بیشترشان حق را نمىشناسند؛ و در نتیجه از آن رویگردانند. (24)
و پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم مگر اینكه به او وحى كردیم كه خدایى جز من نیست؛ پس مرا بپرستید. (25)
و گفتند: «[خداى] رحمان فرزندى اختیار كرده! منزه است او؛ بلكه [فرشتگان] بندگانى ارجمندند. (26)
كه در سخن بر او پیشى نمىگیرند؛ و خود به دستور او كار مىكنند. (27)
آنچه فرا روى آنان و آنچه پشت سرشان است مىداند؛ و جز براى كسى كه [خدا] رضایت دهد شفاعت نمىكنند؛ و خود از بیم او هراسانند. (28)
و هر كس از آنان بگوید: «من [نیز] جز او خدایى هستم» او را به دوزخ كیفر مىدهیم! [آرى] سزاى ستمكاران را این گونه مىدهیم. (29)
آیا كسانى كه كفر ورزیدند ندانستند كه آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند، و ما آن دو را از هم جدا ساختیم؛ و هر چیز زندهاى را از آب پدید آوردیم؟! آیا [باز هم] ایمان نمىآورند؟! (30)
و در زمین كوههایى استوار نهادیم، تا مبادا [زمین] آنان [=مردم] را بجنباند! و در آن راههایى فراخ پدید آوردیم باشد كه راه یابند! (31)
و آسمان را سقفى محفوظ قرار دادیم؛ و[لى] آنان از [مطالعه در] نشانههاى آن اعراض مىكنند. (32)
و اوست آن كسى كه شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است هر كدام از این دو در مدارى [معین] شناورند. (33)
و پیش از تو براى هیچ بشرى جاودانگى [در دنیا] قرار ندادیم؛ آیا اگر تو از دنیا بروى، آنان جاویدانند؟! (34)
هر نفسى چشنده مرگ است! و شما را از راه آزمایش به بد و نیك خواهیم آزمود؛ و به سوى ما بازگردانیده مىشوید! (35)
و كسانى كه كافر شدند چون تو را ببینند، فقط به مسخرهات مىگیرند؛ [و مىگویند] «آیا این همان كس است كه خدایانتان را [به بدى] یاد مىكند؟!» در حالى كه آنان خود یاد [خداى] رحمان را منكرند. (36)
انسان از شتاب آفریده شده است؛ به زودى آیاتم را به شما نشان مىدهم پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهید! (37)
و مىگویند: «اگر راست مىگویید این وعده [قیامت] كى خواهد بود؟!» (38)
كاش آنان كه كافر شدهاند مىدانستند آنگاه كه آتش را نه از چهرههاى خود و نه از پشتشان باز نمىتوانند داشت، و خود مورد حمایت قرار نمىگیرند [چه حالى خواهند داشت]!(39)
بلكه [آتش] به طور ناگهانى به آنان مىرسد و ایشان را بُهتزده مىكند؛ [به گونهاى] كه نه مىتوانند آن را برگردانند، و نه به آنان مهلت داده مىشود! (40)
و مسلماً پیامبران پیش از تو [نیز] مورد ریشخند قرار گرفتند؛ پس كسانى كه آنان را مسخره مىكردند، [سزاى] آنچه كه آن را به ریشخند مىگرفتند گریبانگیرشان شد! (41)
بگو: چه كسى شما را شب و روز از [عذابِ] رحمان حفظ مىكند؟! [نه] بلكه آنان از یاد پروردگارشان رویگردانند! (42)
آیا براى آنان خدایانى غیر از ماست كه از ایشان حمایت كنند؟! [آن خدایان] نه مىتوانند خود را یارى كنند؛ و نه از جانب ما یارى شوند! (43)
[نه] بلكه اینها و پدرانشان را برخوردار كردیم، تا عمرشان به درازا كشید (و مایه غرور و طغیانشان شد)؛ آیا نمىبینند كه ما مىآییم و زمین را از جوانب آن (و اهلش) فرو مىكاهیم؟! آیا باز هم آنان پیروزند؟! (44)
بگو: من شما را فقط به وسیله وحى هشدار مىدهم! و[لى] چون كَران بیم داده شوند، دعوت را نمىشنوند! (45)
و اگر شِمهاى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، خواهند گفت: «اى واى بر ما! كه ستمكار بودیم!» (46)
و ترازوهاى داد را در روز رستاخیز مىنهیم؛ پس هیچ كس [در] چیزى ستم نمىبیند؛ و اگر [عمل] هم وزن دانه خردلى باشد، آن را مىآوریم؛ و كافى است كه ما، حسابرس باشیم! (47)
و در حقیقت به موسى و هارون، فرقان دادیم، و [كتابشان] براى پرهیزگاران روشنایى و اندرزى است. (48)
[همان] كسانى كه از پروردگارشان در نهان مىترسند، و از قیامت هراسناكند! (49)
و این [كتاب] كه آن را نازل كردهایم ذکر مبارکی است؛ آیا باز هم آن را انكار مىكنید؟! (50)
و در حقیقت پیش از آن به ابراهیم رشد [فكرى]اش را دادیم؛ و ما به [شایستگى] او دانا بودیم... (51)
آنگاه كه به پدر خود و قومش گفت: «این مجسمههایى كه شما ملازم آنها شدهاید چیستند؟!» (52)
گفتند: «پدران خود را پرستندگان آنها یافتیم.» (53)
گفت: «قطعاً شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى بودید!» (54)
گفتند: «آیا حق را براى ما آوردهاى، یا تو از شوخى كنندگانى؟!» (55)
گفت: «[نه] بلكه پروردگارتان پروردگار آسمانها و زمین است همان كسى كه آنها را پدید آورده است؛ و من بر این [واقعیت] از گواهانم! (56)
و سوگند به خدا كه پس از آنكه پشت كردید، و رفتید، قطعاً در كار بتانتان تدبیرى خواهم كرد!» (57)
پس آنها را جز بزرگترشان را ریز ریز كرد؛ باشد كه ایشان به سراغ آن بروند! (58)
گفتند: «چه كسى با خدایان ما چنین كرده؟ كه او واقعاً از ستمكاران است!» (59)
گفتند: «شنیدیم جوانى از آنها [به بدى] یاد مىكرد كه به او ابراهیم گفته مىشود.» (60)
گفتند: «پس او را در برابر دیدگان مردم بیاورید، باشد كه آنان شهادت دهند!» (61)
گفتند: «اى ابراهیم آیا تو با خدایان ما چنین كردى؟!» (62)
گفت: «[نه] بلكه آن را این بزرگترشان كرده است! اگر سخن مىگویند از آنها بپرسید!» (63)
پس به خود آمده و [به یكدیگر] گفتند: «در حقیقت شما ستمكارید!» (64)
سپس سر افكنده شدند؛ [و گفتند:] «قطعاً دانستهاى كه اینها سخن نمىگویند!» (65)
گفت: «آیا جز خدا چیزى را مىپرستید كه هیچ سود و زیانى به شما نمىرساند؟! (66)
اُف بر شما و بر آنچه غیر از خدا مىپرستید! مگر نمىاندیشید؟!» (67)
گفتند: «اگر كارى مىكنید او را بسوزانید، و خدایانتان را یارى دهید!» (68)
گفتیم: اى آتش! براى ابراهیم سرد و بىآسیب باش! (69)
و خواستند به او نیرنگى بزنند و[لى] آنان را زیانكارترین [مردم] قرار دادیم! (70)
و او و لوط را [براى رفتن] به سوى آن سرزمینى كه براى جهانیان در آن بركت نهاده بودیم رهانیدیم! (71)
و اسحاق و یعقوب را [به عنوان نعمتى] افزون به او بخشودیم؛ و همه را از شایستگان قرار دادیم! (72)
و آنان را پیشوایانى قرار دادیم كه به فرمان ما، (مردم را) هدایت مىكردند؛ و به ایشان انجام دادن كارهاى نیك و برپا داشتن نماز و دادن زكات را وحى كردیم؛ و آنان پرستنده ما بودند. (73)
و به لوط حكمت و دانش عطا كردیم؛ و او را از آن شهرى كه [مردمش] كارهاى پلید [جنسى] مىكردند، نجات دادیم؛ به راستى آنها گروه بد و منحرفى بودند! (74)
و او را در رحمتخویش داخل كردیم؛ زیرا او از صالحان بود. (75)
و نوح را [یاد كن] آنگاه كه پیش از [سایر پیامبران] ندا كرد پس ما او را اجابت كردیم؛ و وى را با خانوادهاش از بلاى بزرگ رهانیدیم؛ (76)
و او را در برابر مردمى كه نشانههاى ما را به دروغ گرفته بودند، پیروزى بخشیدیم؛ چرا كه آنان مردم بدى بودند؛ پس همه ایشان را غرق كردیم! (77)
و داوود و سلیمان را [یاد كن]، هنگامى كه درباره آن كشتزار كه گوسفندان مردم شب هنگام در آن چریده بودند، داورى مىكردند؛ و [ما] شاهد داورى آنان بودیم. (78)
پس آن [داورى] را به سلیمان فهماندیم؛ و به هر یك [از آن دو] حكمت و دانش عطا كردیم؛ و كوهها را با داوود و پرندگان به نیایش وا داشتیم؛ و ما كننده [این كار] بودیم! (79)
و به [داوود] فَن زِره [سازى] آموختیم، تا شما را از [خطرات] جنگتان حفظ كند؛ پس آیا شما سپاسگزارید؟ (80)
و براى سلیمان تندباد را [رام كردیم]، كه به فرمان او به سوى سرزمینى كه در آن بركت نهاده بودیم جریان مىیافت؛ و ما به هر چیزى دانا بودیم. (81)
و برخى از شیاطین بودند كه براى او غواصى و كارهایى غیر از آن مىكردند؛ و ما مراقب آنها بودیم! (82)
و ایوب را [یاد كن] هنگامى كه پروردگارش را ندا داد كه: «به من آسیب رسیده است و تویى مهربانترین مهربانان!» (83)
پس [دعاى] او را اجابت نمودیم؛ و آسیب وارده بر او را برطرف كردیم؛ و كسان او و نظیرشان را همراه با آنان [مجدداً] به وى عطا كردیم؛ [تا] رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادتكنندگان [باشد]. (84)
و اسماعیل و اِدریس و ذوالكِفل را [یاد كن] كه همه از شكیبایان بودند. (85)
و آنان را در رحمت خود داخل نمودیم؛ چرا كه ایشان از صالحان [شایستگان] بودند. (86)
و ذوالنون را [یاد كن] آنگاه كه خشمگین رفت؛ و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداریم؛ تا در [دل] تاریكی ها ندا در داد كه: «معبودى جز تو نیست! منزهى تو! راستى كه من از ستمكاران بودم!» (87)
پس [دعاى] او را برآورده كردیم؛ و او را از اندوه رهانیدیم؛ و مؤمنان را [نیز] چنین نجات مىدهیم! (88)
و زكریا را [یاد كن]، هنگامى كه پروردگار خود را خواند: «پروردگارا! مرا تنها مگذار؛ و تو بهترین ارث برندگانى!» (89)
پس [دعاى] او را اجابت نمودیم، و یحیى را بدو بخشیدیم؛ و همسرش را براى او شایسته [و آماده حمل] كردیم؛ زیرا آنان در كارهاى نیك شتاب مىنمودند؛ و ما را از روى رغبت و بیم مىخواندند؛ و در برابر ما فروتن بودند! (90)
و آن [زن را یاد كن] كه خود را پاكدامن نگاه داشت؛ و از روح خویش در او دمیدیم؛ و او و پسرش را براى جهانیان آیتى قرار دادیم! (91)
این است امتِ شما كه امتى یگانه است [این پیامبران بزرگ و پیروانشان همه امت واحدى بودند و پیرو یك هدف]؛ و منم پروردگار شما؛ پس مرا بپرستید! (92)
و[لى] دینشان را میان خود پاره پاره كردند؛ همه به سوى ما باز مىگردند (93)
پس هر كه كارهاى شایسته انجام دهد، و مؤمن [هم] باشد، براى تلاش او ناسپاسى نخواهد بود؛ و ماییم كه به سود او ثبت مىكنیم. (94)
و بر [مردم] شهرى كه آن را هلاك كردهایم، بازگشتشان [به دنیا] حرام است! (95)
تا وقتى كه یَأْجُوج و مَأْجُوج [راهشان] گشوده شود؛ و آنها از هر پشتهاى بتازند. (96)
و وعده حق نزدیك گردد؛ ناگهان دیدگان كسانى كه كفر ورزیدهاند خیره مىشود؛ [و مىگویند:] «اى واى بر ما كه از این [روز] در غفلت بودیم؛ بلكه ما ستمگر بودیم!» (97)
در حقیقت شما و آنچه غیر از خدا مىپرستید، هیزم دوزخید؛ شما در آن وارد خواهید شد. (98)
اگر اینها خدایانى [واقعى] بودند، در آن وارد نمىشدند؛ و حال آنكه همگى در آن ماندگارند. (99)
براى آنها در آنجا نالهاى زار است و در آنجا [چیزى] نمىشنوند. (100)
ادامه در ادامه مطلب
بىگمان كسانى كه قبلاً از جانب ما به آنان وعده نیكو داده شده است، از آن [آتش] دور داشته خواهند شد. (101) صداى آن را نمىشنوند؛ و آنان در میان آنچه دل هایشان بخواهد، جاودانند. (102) دلهره بزرگ، آنان را غمگین نمىكند؛ و فرشتگان از آنها استقبال مىكنند [و به آنان مىگویند:] «این همان روزى است كه به شما وعده مىدادند!» (103) روزى كه آسمان را همچون در هم پیچیدن صفحه نامهها در مىپیچیم، همان گونه كه بار نخست آفرینش را آغاز كردیم، دوباره آن را بازمىگردانیم؛ وعدهاى است بر عهده ما، كه ما انجام دهنده آنیم. (104) و در حقیقت در زبور پس از ذکر [تورات] نوشتیم كه: زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد. (105)
به راستى در این، براى مردم عبادت پیشه ابلاغى [حقیقى] است! (106)
و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم. (107)
بگو: جز این نیست كه به من وحى مىشود كه خداى شما، خدایى یگانه است؛ پس آیا مسلمان مىشوید؟ (108)
پس اگر روى برتافتند، بگو: به [همه] شما به طور یكسان اعلام كردم؛ و نمىدانم آنچه وعده داده شدهاید آیا نزدیك است یا دور؟ (109)
[آرى] او سخن آشكار را مىداند و آنچه را پوشیده مىدارید مىداند! (110)
و نمىدانم شاید آن براى شما آزمایشى و تا چند گاهى [وسیله] برخوردارى باشد! (111)
[پیامبر] گفت: «پروردگارا! [خودت] به حق داورى كن! و به رغم آنچه وصف مىكنید، پروردگار ما همان بخشایشگر دستگیر است!» (112)
Nicely put, Thank you!
best place to buy generic viagra online viagra online pharmacy where can i buy the cheapest viagra buy cheap viagra pills online cheap viagra online pharmacy viagra with a prescription viagra usa pharmacy where can i buy viagra uk viagra from usa pharmacy buy levitra